شمارش معکوس هفته های منو پسری
پسر کوچولوی مامان سلام
دیگه چیزی نمونده که بیای
نمیدونی چقدر خوشحالم
چند روز پیش رفتم دکتر و اخرین سونوگرافی رو انجام دادم وضعیتت سفالیک بود و اماده واسه زایمان طبیعی
لباسهای مخصوص بیمارستانت رو شستیم و این هم عکسش
ساک بیمارستانم با مامان جون و خاله بستیم
و فقط منتظرم که تو بیای
همه چی حاضر و اماده واسه اومدن عزیزدلم
قربونت بشم
خدا هم کمکمون میکنه مثل همیشه
بی صبرانه منتظر اومدنتیم
بازهم دوس دارم زمان زودتر و زودتر بگذره تا بغلت کنم
قند عسلم دلم یهو بهونه ات رو گرفت...
میخواهمت همچو ماهی که گرفتار و دچار آب است
عزیزدل مامان،شما و بابایی همه زندگی من هستید خیلی دوستون دارم باهمه وجودم عاشقتونم
پسرکوچولوی مهربون و نازم دلم میخواد زودی بیای پیشم،بغلت کنم،نازت کنم،همش قربون صدقه ات برم هرچند
همین حالاشم قربون صدقه ات میرم :) آخه تو زندگی و نفس منی البته بعد از بابایی آخه من بابات رو خیلی
خیلی خیلی زیاد دوست دارم خیلی مهربونه و قلب بزرگی داره و خیلی زیاد هوای منو داره با همه وجودم دوسش
دارم و همیشه گفتم و بازم میگم آرزومه شبیه بابات بشی مامان فدات بشه پسر خوب و مهربونم خیلی دوست دارم