ثمره ی عشق منو هادی جونم

اولین ماهگردت مبارک عزیزم

قند عسلم یک ماهه شد   پسر قشنگم یک ماهگیت مبارک انشالله تولد 10000سالگیت فندق من اومده که همه زندگیمون بشه یک ماهه شدی عزیزم امروز باهم دیگه رفتیم بهداشت و کلی واسه خودت مرد شده بودی و مامانی رو خوشحال  کردی عزیزم این روزها وقتی شیر میخوری کلی انرژی میگرم و عاشق مک زدنات شدم عادت داری هر دو ساعت یک بار واسه شیر بیدار میشی لذت داره برام بیدار شدن و توی بغل گرفتن یکی یدونم و تماشا کردن شیر خوردنش تا 25 روزگی فندق مامان فقط توی خواب لبخند میزد تا اینکه توی 25 روزگیش فینگلی مامان به ادا و اطوارای ما جوا ب داد و خنده های خوشگل و بلندش رو تحویلمون داد با صدای اغو اغو ...
14 شهريور 1395

خاطرات زایمان و این ده روز

سلام اقا محمد طاهای قشنگم پسر تیز هوش و قد بلندم الهی که مامان فدات بشه از خاطره ی به دنیا اومدنت بگم که این همه عجول بودی پنج شنبه 14 مرداد مامانی همه کارهارو انجام داد و حمام رفت و خسته شدم ی کم با بابا هادی خوابیدیم تا وقتی بیدار شدیم بریم خونه مامانی پیش خاله ها ساعت 4 بیدار شدم دیدم لباسم یه کوچولو خیسه سریع رفتم دستشویی و دیدم بعععععله چیزی که همیشه بهش فکر میکردم اتفاق افتاد(کیسه اب مامانی... ) اون روز اخرین روزی بود که من و بابایی با هم تنها بودیم و از اون به بعدش نی نی کوچولو بهمون اضافه میشد بابا هادی رو بیدار کردم و رفتیم زایشگاه که متاسفانه خانم دکترت مرخصی بودن با مامای ...
27 مرداد 1395

تولد اقا محمد طاها

سلااااااااام بالاخره بعد از 9 ماه انتظار  محمد طاهای ما هم زمینی شد     این فرشته کوچولو   امروز یعنی تاریخ 15 /5 /95 مصادف با2ذی القعده 1437هجری قمری5 اگوست 2016 میلادی ساعت 5:30 دقیقه ی   صبح در بیمارستان شهید رجایی اران بیدگل باوزن 2/700 و قد 54  قدم های کوچولوش رو روی چشم های ما گذاشت   ...
15 مرداد 1395

شمارش معکوس اومدن پسملی

                                                                            سلام عزیز دل مادر واییییییییییییی خدا جونم همش ده روز مونده تا اومدن میوه ی دلم شاید هم خیلی کمتر سختی هاش داره روز به روز بیشتر میشه ولی امید دیدنت بهم انرژی میده و...
10 مرداد 1395

به نام اسم مقدس مادر

کوچک من,من باتمام وجودم مادر شده ام و بافت های بدنم به میزبانی نفس های تو امده اند......... جان گرفته ام به جان تو و چه اهمیتی دارد اگر جانم فدای نفسهای تو شود که اینها همه برای توست دلیل بزرگ زندگی من............... نگاه کن خدارا که عاشقانه به من درس عاشقی میدهد.لبخند میزند..دنیارا زیبا میکند.....سکوت میکند .......مهربان میماند و وجودمان را غرق در شادی میکند... پدر مهربانت که این روزها اغوشش امن ترین جای دنیاست....میدانم زیر لمس دستانش بزرگ خواهی شد و من بار دیگر به او افتخار خواهم کرد زندگی امدن تورا به جشن گرفته است...!!!! خدایااا من تا ابد شکر خواهم کرد رحمتت را .شکر  &n...
10 مرداد 1395

شمارش معکوس هفته های منو پسری

پسر کوچولوی مامان سلام دیگه چیزی نمونده که بیای نمیدونی چقدر خوشحالم چند روز پیش  رفتم دکتر و اخرین سونوگرافی رو انجام دادم وضعیتت سفالیک بود و اماده واسه زایمان طبیعی لباسهای مخصوص بیمارستانت رو شستیم و این هم عکسش ساک بیمارستانم با مامان جون و خاله بستیم و فقط منتظرم که تو بیای همه چی حاضر و اماده واسه اومدن عزیزدلم قربونت بشم این دو هفته هم مراقب خودت باش خدا هم کمکمون میکنه مثل همیشه بی صبرانه منتظر اومدنتیم بازهم دوس دارم زمان زودتر و زودتر بگذره تا بغلت کنم قند عسلم دلم یهو بهونه ات رو گرفت... میخواهمت همچو ماهی که گرفتار و دچار آب است عزیزدل مامان،شما و بابایی ...
28 تير 1395

8ماه و سه روز (35هفته)

سلام پسر 35 هفته ای من الهی فدای اون دست و پات بشم ک وقتی حرکت میکنی تو حریم دلم قلمبه میشه همونطور که جات توی دلم داره تنگ میشه توی قلب من و بابایی هم داری بزرگ و بزرگ ترمیشی و قلبمون رو قلمرو خودت میکنی 243 روز  از کنار هم بودنمون داره میگذره و من دارم به روزهای رسیدن به تو نزدیک میشم امروز 243 روزه که دنیا برام یه رنگ دیگه شده دیگه سختی راه داره خودشو به من نشون میده و من با لذت این سختی ها رو تحمل میکنم   قند عسلم به لطف خدا وارد ماه نهم یعنی آخرین پله انتظار دیدن روی ماهت شدیم امروز عید فطر بود و با عمو و عمه ی بابایی رفتیم تفریح کلی خوش گذشت  ...
16 تير 1395