ثمره ی عشق منو هادی جونم

سیسمونی گل پسری

گل پسرم سلااااااااااااااااااااااااااااااام سیسمونیت  هم اماده شد چند روز پیش خاله هاو مامان جون اومدن خونمون  واست کلی چیزای خوب آوردن با تموم دقتشون هم خونمون رو یه سروسامون حسابی دادن هم اتاقتو چیدیم تا آماده اومدن دردونمون  بشه واقعا دستشون دردنکنه❤️         ...
13 تير 1395

32هفتگی و انتخاب اسم گل پسری

پسر عزیزم سلام  32 هفتگیت مبارک وایی چقدر بزرگ شدی فدات بشم .... دلم داره برای دیدن دستای کوچولوت ضعف میره... از بس تصور کردم چه شکلی هستی خسته شدم دیگه.... همش حس می کنم خیلی شبیه بابایی هستی... چون من عاشق بابایی هستم    تازه تو این هفته ناخن های دست و پاهات هم درومده... بعضی ها هم تو این هفته مو درمیارن... پسملی کچل نباشی هاااااا این روزا شکم مامانی کلی تپل تر شده.... بابا میگه شبیه کپسوله یه شکم گرد و تپلی   حس می کنم یه روز دلم برای تکون تکونات تنگ بشه.... واسه تنهایی و سکوتی که باهم داشتیم.. تازگی ها شیطنت هات خیلی بیشتر شدن طوری که تکون هاتو...
29 خرداد 1395

قشنگترین لحظه ها - اولین سکسکه های پسرم

این روزا با بابایی و نی نی ناز تو دلم قشنگترین لحظه ها رو داریم وای مامانی قربونت برم که دیروز یه چیز جالب ازت دیدم .....دلمو اب کردی اخه دیروز نشسته بودم که یهو پسملی شروع کردی به سکسه کردن شکم مامانی بالا پایین میرفت و نمیدونی چقدددددر لذت بخش بود حس اولین کارهات واسم قشنگرینه بهترینه عاشقانه ترینه عزیزم پسرم لگدات روز به روز محکم و محکم تر میشه و من از شوق بودنت هر روز بیشتر ذوق میزنم جان من ! وقتی لگد میزنی شکمم هم به اینور و اونور میره ... و قشنگ معلوم میشه به بابایی میگم ببین چه خوشگل دلم تکون میخوره ... اونم خیره میشه به دلم و منتظر یه تکونه که پسر طلامون برای باباش ...
22 ارديبهشت 1395

تو یک معجزه ای

میلیون ها سال است که زن ها حامله می شوند و شکم هایشان می شود خانه موجودی دیگر. میلیون ها سال است که آدم های دیگر شاهد بارداری و زاییدن زنان هستند، اما هنوز هیچکس به آن عادت نکرده است. نه خود زن های حامله و نه رهگذرها. مردم دوست دارند به زن های باردار لبخند بزنند و مراقبشان باشند. انگار شکم های بزرگ و موجودات درونشان هیچ وقت عادی و تکراری نمی شوند. جداً چقدر عجیب است نفس کشیدن کسی زیر پوست تو. چقدر عجیب است تماشای تکان خوردنش و چقدر عجیب است دلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است. یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود. بچه دار شدن مثل یک...
27 فروردين 1395

21هفته و 3روز

سلام نوگل مامان بابا بعداز یه وقفه ی نسبتا طولانی اومدم واست از خاطرات خیلی خیلی خوب این چند روز  بنویسم که کلی به من و بابایی خوش گذشت  اولا  عیدت مبارک مامانی قربونت برم  انشالله سال دیگه عید تو بغلمی فدات بشم دوما از این چند روز تعطیلات بگم واست که از روز اول عید با بابا هادی و مامان جون باباجون و خاله ها و خاله های مامانی شروع کردیم به تفریح رفتنو گشت و گذاااااار تا روز سیزده به در که یه روز خیلی عالی بود یه روز سرد و برفی که به اتفاق خاله ها و دایی های مامانی رفتیم بیرون واسه دایی محمود مامانی تولد گرفتیم خیییییلی خوش گذشت   ...
16 فروردين 1395

سونوی تعیین جنسیت دلبندم

سلام قند عسل مامان بابا عزیزدلم  یکی یدونه من چند روزی سرم شلوغ بود نتونستم پست بزارم 15 اسفند رفتیم کاشان غربالگری دوم که پاهای نازنینت جمع بود و خودتو نشون مامانی ندادی  خاله رعنا هم که اومده بود داشت فیلم میگرفت کلی تو ذوقش خورد الهیی قربونت برم که فکر کنم از الان خجالتی هستیو خودتو نشون ندادی قند عسل نجیب منی دیگه خداروشکر همه چی نرمال بود دوسه روز بعدش رفتم بهداشت و صدای قلب کوچیکتو شنیدم و جون گرفتم144تا در دقیقه میزد فدای خودت و قلبت بشم مادری   خلاااااااااصه قرار شد دیگه بعد از عید  برمو جنسیت نی نی خوشگلمو ببینم که اطرافیان البته خاله ها اینقدر عجله داشتن که فرصتشون ن...
26 اسفند 1394

اولین سالگرد عقدمووووون

سلااااااااام قند عسل مامانی الهی قربونت برم که روز به روز داری منو بابای رو منتظر تر میکنی دیروز رفتم پیش خانم دکتر صدای قلب کوچولوت که مثل گنجشک میزد رو شنیدم الهی مامان فدای خودتو قلبت بشه برگ گلم صدای قلبت ضربان قلبمو تنظیم کرد دلم میخواست همه ساکت بشن و ثانیه ها نگذره تا من ساعت ها صدای دلنواز قلب نی نی کوچولومو بشنوم عزیز دلم همزمان با سالگرد عقد مامان بابایی صدای قلب ثمره عشقمونو شنیدن میدونی یعنی چی؟؟؟؟؟/ یعنی خوشبختی محض یعنی خوشحااااااالی خدایااااا شکرت  یک سال پیش در همچین روزی من وعشقم ازدواج کردیم ، با عشق ، عشقی‌ که تا امروز یک کوچولو هم ازش...
3 اسفند 1394